ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه از دیدگاه NLP

در NLP کلمه “ناخودآگاه” برای اشاره به هر چیزی که در آگاهی لحظه اکنون جای نمی گیرد به کار می رود. ضمیر ناخودآگاه از تمام فرآیندهای ذهنی که بدون آگاهی ما ادامه پیدا می کنند تشکیل شده است.

  ناخودآگاه تنها یک چیز نیست بلکه یک فرایند است. ناخودآگاه با تمام کارکردهای حیاتی و تمام فرایندهایی مانند ترکیدن حباب هایی روی سطح آب، در ضمیر ناخودآگاه بروز پیدا می کنند، سروکار دارد. ضمیر خودآگاه آن چیزی است که ما از آن آگاه هستیم، اما مانند دریا، اعماق پنهانی دارد که آن را پشتیبانی می کند. یعنی می توان گفت که حتی تصمیمات آگاهانه ما نیز به نوعی از ناخودآگاهمان سرچشمه می گیرند.

ما معمولا فکر می کنیم که کاملا خودآگاه فکر می کنیم، اما خیلی به ندرت پیش می آید که ما به تفکر خودآگاه بپردازیم. بلکه ما از افکاری که نتیجه فرایند ناخودآگاه هستند، آگاه می شویم. اثبات این موضوع آسان است. اگر فکر کردن کاملا خودآگاه بود، ما می توانستیم با اراده خود آن را متوقف کنیم. امتحان کنید، می بینید که نمی توانید.

فرایند تفکر ناخودآگاه است، ما به صورت خودآگاه از نتایج آن آگاه می شویم.  

ما فقط متوجه قسمت بسیار کوچکی از فرایند تفکر خود می شویم و آن قسمتی است که آنقدر اولویت دارد که سطح خودآگاهی را می شکند. اما برخی از آزمایش های عصب شناسی نشان می دهد که ما به صورت بالقوه از تمام اتفاقاتی که برایمان افتاده است آگاه هستیم و این خاطرات می توانند در لحظات خاص فعال شوند. شما احتمالا این تجربه را داشته اید که خاطره ای از سالها پیش را به یاد می آورید که نه تنها فراموشش کرده بودید بلکه حتی فراموش کرده بودید که آن را فراموش کرده اید. اما ضمیر ناخودآگاه شما آن را به یاد شما آورده است. آنکرها (تداعی گرها) می توانند حالات و خاطرات بسیار دور را به یاد ما بیاورند، و عجیب این است که هرچه سن ما بالاتر می رود، خاطرات قدیمی تر معمولا شفاف تر می شوند. ضمیر ناخودآگاه هم ارزشمندترین و هم منزجرکننده ترین خاطرات، رویاها و آرزوهای ما را در بر دارد.

ناخودآگاه یا تحت خودآگاه؟

در روانشناسی فرویدی، ” تحت خودآگاه ” (Subconscious) پر از موارد سرکوب شده است، اما در NLP به جای کلمه تحت خودآگاه از واژه “ناخودآگاه” (Unconscious) استفاده می شود تا از این مفهوم ضمنی که این ضمیر، پایین تر، پست تر یا خطرناک است جلوگیری شود.

درNLP  ضمیر ناخودآگاه به عنوان گنجینه ای از تجربه، خاطره و مهارت در نظر گرفته می شود. تمام مهارت های ما در توانایی ناخودآگاه ما انجام می شود. مثل مهارت رانندگی کردن، نوشتن و بستن بند کفش که شما معمولا کوچکترین تفکری در مورد نحوه انجام دادن آنها نمی کنید. ضمیر خودآگاه چندان ماهر نیست و در یک لحظه فقط می تواند پنج تا نه (هفت به علاوه یا منهای دو) واحد اطلاعاتی را پردازش کند. ناخودآگاه توانایی پردازش بسیار بیشتر از این را دارد.

تمام تغییرات در سطح ناخودآگاه اتفاق می افتد.  

ما هنگامی که آمادگی داشته باشیم از تغییر آگاه می شویم.

به نظر می رسد که ضمیر ناخودآگاه قلمرو عواطف باشد. اینکه خود را وادار کنید که عواطف را به طور خودآگاه احساس کنید کار دشواری است. (مغز، که یکی از قدیمی ترین بخش ها در چرخه تکامل است، مرکز عواطف است).

ضمیر ناخودآگاه با افعال کار ندارد!

ضمیر ناخودآگاه به جای استفاده از ارتباطات مستقیم، از ارتباطات غیرمستقیم استفاده می کند. ضمیر ناخودآگاه به جای واکنش نشان دادن به زبان، به نمادها و استعاره ها واکنش نشان می دهد و مقصود خود را به روش های غیرمستقیم و بازی گونه همراه با بازی با کلمات بیان می کند. از آنجا که ضمیر ناخودآگاه مستقیما از زبان استفاده نمی کند، کلمات منفی را پردازش نمی کند. بنابراین “کار X را انجام نده” و “کار X را انجام بده” برای ناخودآگاه یکسان است، زیرا کار X در هر دو جمله وجود دارد. به همین دلیل است که اهداف منفی خوب عمل نمی کنند. ما به صورت خودآگاه می خواهیم از چیزی اجتناب کنیم، اما در سطح ناخودآگاه، آنچه ما می خواهیم از آن اجتناب کنیم به عنوان یک ایده در نظر گرفته می شود و بنابراین همچنان بر تفکر ما تاثیر می گذارد.

ضمیر ناخودآگاه شبیه یک دوست و خدمتکار باوفا و قدرتمند است که برای پشتیبانی از شما در پشت صحنه کار می کند. به عنوان مثال می توان از کارتن گوریل انگوری نام برد که گوریل انگوری با وجود جثه بزرگ و قدرت زیادش از دوست کوچک و منطقی اش بیگلی بیگلی تبعیت می کند البته به شرط آنکه به عواطف و احساساتش توجه شود.

ضمیر ناخودآگاه شایسته احترام است. با مراقبت کردن از بدن خود و توجه به بینش ها و پیام هایی که به شما می دهد، با ضمیر ناخودآگاه خود ارتباط موثر برقرار کنید. علائم بیماری، درد، قفل ذهنی و حس ششم همه پیام هایی هستند که به شما می گویند که لازم است دست به کار شوید. در یک زندگی سالم، مانند یک اثر هنری خوب، بین خودآگاه و ناخودآگاه تعادل وجود دارد. برای داشتن یک زندگی زیبا و متعادل، شما باید قدرت و انرژی ضمیر ناخودآگاه خود را دریافت کنید و آن را با ضمیر خودآگاهتان ترکیب کنید تا شما را پشتیبانی و تغذیه کند.

 

 

 

link کوتاه

دسته‌بندی نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کمک نیاز دارید؟ با ما گفتگو کنید