انفجار بزرگ ( Big Bang)

امروزه موضوع سرعت شتابان زندگی و نگاه های حسرت بار به روزهای گذشته، به ظاهر موضوعی کاملا عادی و پیش پا افتاده به نظر می آید.

اما نگاهی کوتاه به تاریخچه تکامل جهان هستی چیز دیگری را نشان می دهد و موضوع سرعت شتابان آهنگ زندگی، موضوعی جدید و بی سابقه است که از آغاز شکل گیری جهان هستی یعنی تقریبا از14 میلیارد سال پیش شروع و تا به حال ادامه یافته است. با توجه به این واقعیت که این تاریخ میلیارد ها سال پیش از ما به وقوع پبوسته درک چنین سرعتی برای ما کمی دشوار به نظر می رسد.

اما اگر بتوانیم تمام این 14 میلیارد سال را به شکل یک فیلم در یک سال خلاصه کنیم شاید بتوانیم تصویر ملموس تری نسبت به آن در ذهن داشته باشیم.

انفجار بزرگ ( Big Bang)

به احتمال زیاد فیلم با یک انفجار بزرگ (Big Bang) شروع می شود و در ثانیه اول به پایان می رسد. جهان در اولین لحظه روز اول سال نو پدید آمده است. اولین اتم ها تقریبا در حدود 25 دقیقه بعد از انفجار بزرگ شکل گرفتند.

هیچ تغییرمهم دیگری در ادامه ساعات روز نخست و روزهای دیگر فروردین ماه اتفاق نمی افتد و تمام چیزی که در این لحظات احتمالا مشاهده می کنید یک ابر گاز مانند است که دائما درحال پیشرفت و احاطه کامل محیط اطراف خود است.

در حدود ماه های اردیبهشت و خرداد توده های متراکم گاز کم کم به خوشه هایی در کهکشان ها و ستارگان تبدیل می شوند. هفته ها و ماه ها به همین ترتیب طی می شوند. ستارگان مختلف هر از چند گاهی منفجر می شوند و ستارگان جدیدی از بقایای ستارگان منفجر شده پدید می آیند. تا اینکه بالاخره در اوایل آذرماه تقریبا بعد از هشت ماه بعد از انفجار بزرگ، خورشید و منظومه شمسی به وجود می آیند.

زمانیکه زمین به وجود می آید و مولکول های پیچیده تری شکل می گیرند، اشیا و پدیده های مختلف با سرعتی کمی بیشتر از قبل در حرکت و تکاپو هستند. اواخر آذر ماه جلبک ها و باکتری های ساده هم در سطح زمین دیده می شوند. بعد از یک وقفه نسبتا کوتاه باکتری ها کم کم تکامل پیدا می کنند و یک هفته بعد عمل فتوسنتز شروع می شود.

سپس شرایط برای تولید مثل مهیا می شود. بعد از این مرحله، تکامل دوباره سرعت می گیرد. حالا دیگر اوایل اسفند ماه است و قسمت های اصلی فیلم را با هم مشاهده کرده ایم . اما ، این تنها سرآغاز تکامل حیات جدید بشر است .

اولین ارگانسیم چندسلولی حدودا در اواسط اسفند ماه به چشم می خورد. اولین جانور مهره دار حدود یک یا بعد، از دریا به سمت خشکی می خزد دایناسورها در هفته آخر سال تا اواسط روز 29 اسفند امپراطوری طولانی مدت وبا شکوه خود را درزمین شروع می کنند .

اجداد میمون نمای ما در اواسط روز آخر اولین حضور خود را در اجتماع تجربه می کنند و تا ساعت 11 شب کاملا صاف و روی دو پای خود راه می روند. حالا دراولین شب قبل از سال نو که به زودی شروع می شود، هستیم و بعد از گذر 365 روز و شب از فیلم به پیشرفت چشمگیری رسیده ایم . یک دقیقه و نیم قبل از نیمه شب زبان شکل می گیرد و در نیم دقیقه آخر کشاورزی و زمین داری در کره زمین به  چشم می خورد. پنج ثانیه و نیم قبل از پایان، بودا در سایه درختان به روشنگری می رسد و یک ثانیه بعد محمد(ص) متولد می شود. در نیم ثانیه آخر انقلاب صنعتی به وقوع می پیوندد و جنگ جهانی دوم در کمتر از یک دهم ثانیه قبل از نیمه شب اتفاق می افتد.

 

حالا به قست پایانی فیلم رسیده ایم. سکانس آخرفیلم که معادل صدها هزار ساعت فیلم است بقیه ی تاریخ عصر جدید را در یک چشم به هم زدن روایت می کند و تمام این لحظات تکامل همچنان با سرعت چشمگیری ادامه می یابد و بی وقفه پیش می رود. این تغییر و تحولات در بسیاری از زمینه ها به اندازه ای سریع صورت می گیرد که پیش بینی وضعیت بشر در 50 سال آینده کار بسیار دشواری به نظر می رسد. با این حساب مسلم است که پیش بینی درباره تمدن در هزار یا یک میلیون سال آینده به مراتب سخت تر خواهد بود.

بنابراین پی بردن به جایگاه فعلی بشر در مسیر تکامل هم کار چندان ساده ای نیست.

سیستم عصبی انسان شبیه سیستم جهان هستی است

در بعضی موارد دستگاه عصبی انسان مانند سیاره ها عمل می کند وشباهت زیادی بین مراحل رشد مغز انسان و تکامل نوع بشر در سیاره ها به چشم می خورد.

اما وقتی به قرن بیست و یکم و رویدادها و تغییر و تحولات شدید و سریع این برهه  از زمان هستی می رسیم احتمالا دیدگاه مان نسبت به مغز و توانایی های نامحدود آن به کلی عوض خواهد شد به طوری که دیگر خود را جدا از دیگران تصور نخواهیم کرد بلکه به عنوان بخشی از شبکه جهانی، خود را منطبق و هماهنگ با سلول های عصبی مغز در جهان هستی محسوب خواهیم کرد. بنابراین لازم است که هوشمندانه تر و خلاق تر به سمت قرن بعدی پیش برویم.

در حال حاضر ما به طور جدی با مشکلات شبکه پیچده ای از بحران های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بومی و اخلاقی تاریخ بشر مواجه هستیم. سوالی که در اینجا مطرح است این است که:

آیا بحران ها مانع از جهش تکاملی انسان ها می شود؟

از آنجایی که نمی توانیم به طور حتم وقوع رستاخیز را پیش بینی کنیم در نتیجه نمی توانیم امکان نابودی جهان به یکباره را بطور مفصل مورد بررسی قرار داد. اما نگاهی به تاریخچه تکامل گویای سناریوی دیگری است که نشان می دهد این بحران ها می توانند نقش کاتالیزور را در تکامل نظم عناصر جهان ایفا کنند.

بررسی چند دسته از این بحران ها به ما ثابت می کند که چطور علی رغم ظاهر مخرب و آثار منفی آن ها نقش مثبتی را در تکامل بشر و جهان به عهده دارند.

یکی از بحران های اولیه در تکامل حیات وقتی اتفاق افتاد که ترکیب های طبیعی ساده ای که منبع تغذیه بودند خود شاهد یک بحران غذایی شدند . اما نکته جالب این بود که عمل فتوسنتز اکسیژن به عنوان محصول فرعی آن به طبیعت برگردانده شد که اگرچه در حال حاضر با استفاده از آن بشر و طبیعت قادر به ادامه حیات خود است، اما توسط خود بشر درطول زمان رفته رفته رو به نابودی کشیده شده و خود تبدیل به یک بحران جدی شده است.

یک میلیون و نیم سال بعد، یعنی بعد از آنکه اکسیژن در اتمسفر فضا به وجود آمد بحران بزرگ جدیدی به نام آلودگی هوا و سم موجود در هوا شکل گرفت. اما در عوض سلول های که از طریق استفاده از اکسیژن ادامه حیات می داده اند، تکامل یافتند. هر بحرانی در ابتدا شاید وحشت آور و مشکل ساز به نظر بیاید به همین دلیل اگر کمیته تحقیقاتی مربوط به باکتری ها تشکیل می شد درباره تاثیری که تعداد کمی از باکتری ها در تولید اکسیژنی که از طریق فرآیند فتوسنتز در فضا ایجاد می کنند را بدون شک خطرناک معرفی خواهد کرد و از آن به عنوان یک عامل سمی کشنده و مخرب برای انسان ها و سایر موجودات زنده یاد خواهد کرد. طوری که شاید بتواند تمامی ما وسیاره زمین را ظرف چند ثانیه تبدیل به خاکستر کرده و نابودی حیات بشر را رقم بزند.

در این صورت بدون شک فتوسنتز به عنوان عامل مخرب و سود جوی غیر طبیعی قلمداد خواهد شد اما از آنجایی که هیچ کمیته تحقیقاتی برای این امر در نظر گرفته نشده خوشبختانه فتوسنتز آزادانه به کار خود ادمه می دهد. در حقیقت اگرچه فتوسنتز منجر به ایجاد یک بحران بزرگ جدید شده است اما حداقل موفق به حفظ حیات گیاهان، حیوانات و مهم تر از همه نوع بشر شده است.

 

هیچ بحرانی درطول تاریخ بشر نبوده که منجر به پیشرفت و بهبود اوضاع نشده باشد.

بحران های مثل کاتالیزور عمل می کنند.

نقش بحران ها به عنوان کاتالیزور یکی از عوامل موثر برای هل دادن ما به سطح بالاتر پیشرفت در تکامل است.این دیدگاه که بحران ها هم جنبه منفی دارند و هم جنبه مثبت در اصطلاح چینی زبان ها تحت عنوان وی چی Wei-chi به درستی تعریف شده است. قسمت اول Wei به معنی مواظب بودن و هشدار دادن خطر است و قسمت دوم Chi به معنای فرصتی برای تغییر است.

 

Wei-chi قطب مثبت و منفی

اصطلاح Wei-chi به ما کمک می کند که اهمیت هر دو جنبه این بحران را بهتر درک کنیم. هر چند این اواخر بشر تا حد زیادی به موضوع Wei و بسیاری از حوادث فراگیر و روش های اجتناب از آنها پرداخته است اما همچنان این معظل باید مورد توجه قرار گیرد. در تمام مدتی که سعی داریم مشکلات واقعی بشر را به درستی برطرف کنیم شاید بهتر باشد به برخی از نگرش ها و ارزش های خود بیشتر از قبل دقت کنیم و از خود بپرسیم واقعا چرا دراین جهان هستیم؟ و قراره چه کار مهمی را برای بهبود آن انجام بدیم؟

پاسخی که به این سوال می دهیم جنبه دیگری از بحران را برایمان آشکار می کند، از طرفی فرصت مناسبی را برای استفاده بهتر از موقعیت های بی نظیری که در اختیار داریم و یا حتی برای تغییر سودمندتر مسیری که در آن هستیم در اختیارمان قرار می دهد.

در صورتی که نتوانیم به خوبی این تغییر و تحول را پشت سر بگذاریم مثل این است که بشر یکباره باید همه چیز را از ابتدا تکرار کند بدون اینکه تغییری سازنده در او و جهان رخ داده باشد.

همان طور که می دانیم سیاره های فراوانی در کهکشان های مختلف جهان هستی وجود دارند بنابراین چه تغییر و تکامل در نوع بشر روی دهد و چه روی ندهد جهان اطراف ما به طرز عجیبی در حال تکامل و پیشرفت برای رسیدن به سطوح بالاتر بوده و خواهد بود، پس چاره ای جز پیشرفت نداریم.

به این ترتیب می توانیم بحران ها را به عنوان کاتالیزور تکامل، تطبیق و قابلیت سازگاری و قابل اجرا بودن این امکان مورد بررسی قرار بدیم. واقعیت مربوط به بحران های رو به افزایش بشر را بیشتر از هر جایی می توان درنظریه فرصت نهایی بشر برای بقا مشاهده کرد.

نوع بشر در حال حاضر می تواند از فرصت حیات خودش برای پاسخ دهی به سوال مهمی که گفتیم  در مسیر تکامل خود در هر زمانی استفاده کند، اما این به معنی درستی و سودمندی یک شانس از دست رفته نخواهد بود.

بهره مندی از فرایند تکاملی قبل از هر چیزی به خود ما بستگی دارد و اگر بتوانیم به خوبی و به موقع از آن استفاده کنیم مطمئنا وارد مراحل پیشرفته تری از تکامل خواهیم شد.

برخلاف گونه های مختلف دیگر، انسان به کمک نیروی شگفت آور ذهن و مغز خود قادر به پیش بینی و گزینش انتحاب های آگاهانه و رفتارهای از قبل سنجیده شده برای تغییر سرنوشت و مسیر خود است.

برای اولین بار بشر می تواند به عنوان عامل اصلی و مسئول اصلی تکامل روی زمین تاثیرگذار واقع شود و آینده تکامل این سیاره و خودش را به کمک نیروی ذهن، اراده و مغز خود در دست بگیرد.

سوال نهایی این است که:

ما به عنوان یک فرد چطور می توانیم از بحران های زندگی شخصی و اجتماعی به عنوان کاتالیزور سود ببریم و چطور می توانیم  Wei-chi های بحران های موجود را شناسایی و استفاده کنیم تا به سطح بالاتری از پیشرفت فردی دست پیدا کنیم؟

link کوتاه

ویدئوها

آی تیتکنولوژیسئوکامپیوتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کمک نیاز دارید؟ با ما گفتگو کنید